دست مردگان از این دنیا کوتاه و از احوال زنده ها بىخبر هستند. بنابراین، توسل به مردگان، خاک برداشتن از قبرستانها، طلب مغفرت از ائمه مدفون در بقیع، آوردن بیماران در کنار قبر جهت شفا و …، همگى نادرست و شرک مىباشد.
پاسخ:
۱. منظور از عبارت «دست مردگان از این دنیا کوتاه است» چیست؟ اگر مراد این است که آنها دیگر نمىتوانند اعمالى مانند نماز، روزه، حج، انفاق و …، انجام دهند این مطلب صحیح است. هر چند پرونده اعمال برخى از افراد پس از مرگ باز مىماند و پیوسته بر اعمالشان افزوده مىشود. به تعبیر قرآن با مرگ پرونده «اعمال ما تقدم» بسته مىشود ولى پرونده «اعمال ما تأخر» همچنان باز مىماند.
اما اگر مفهوم این عبارت از نظر وهابىها این است که انسان با مرگ نابود و بى خاصیت مىشود؛ مىتوان گفت که این بینش همان جهان بینى مادى گرى و ماتریالیستى افراطى است که با روح اسلام فرسنگها فاصله دارد…..
۲. این مطلب خلاف نصّ قرآن است؛ زیرا قرآن دستکم گروهى از مردگان را زنده و مرزوق نزد پروردگارشان مىداند:
(وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ) (آل عمران: ۱۷۱۱۶۹)
هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. آنها به خاطر نعمتهایى که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و به خاطر کسانى که هنوز به آنها ملحق نشدهاند [مجاهدان و شهیدان آینده]، شادمانند؛ که نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهى خواهند داشت. و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نیز) مسرورند؛ و (مى بینند که) خداوند، پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند.
این آیات نصّ، در مورد حیات برزخى و زندگى پس از مرگ است. همچنین آیه هاى ۲۵ ۲۷ سوره یاسین که در آن، مؤمن آل یاسین پس از مرگ مى گوید: «کاش قوم من مىدانستند که خداوند مرا بخشیده و وارد بهشت کرده است».
۳. پیامبر (ص) پس از جنگ بدر با کشته شدگان قریش سخن گفت و در پاسخ کسانى که مى گفتند: با مردگان سخن مى گویید فرمود: «شما از آنها شنواتر نیستید».[۱]
۴. تلقین میّت نیز که مورد قبول شیعه و سنّى است حاکى از حیات بعد از مرگ مردگان است.[۲]
۵. این مطلب که «مردگان از احوال زنده ها بىخبر هستند» نیز ادعاى بى اساس و بىدلیل وهابىها است. اسحاق بن عمّار مىگوید: از امام موسى بن جعفر (ع) پرسیدم: «مؤمن بعد از مرگ اهلش را زیارت مىکند؟».
فرمود: «بله». گفتم: «چه مدت یکبار؟» فرمود:
عَلی قَدْرِ فَضائِلِهِم، مِنْهُم مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ مِنْهُم مَنْ یَزُورُ فِى کُلِّ یَوْمَیْن وَ مِنْهُم مَنْ یَزُور فِى کُلِثَلاثَهِ أَیّامٍ.[۳]
به میزان مقام و فضیلتشان برخى روزى یک بار و برخى دو روز یک بار و برخى سه روز یک بار.
۶. این سخن وهابىها که «مردگان نه تنها از حال ما بى خبرند، که هیچ تأثیرى در سرنوشت ما ندارند» نیز، خیالى واهى و خلاف آموزه هاى اسلامى است. دراینباره یک حدیث از منبع اهل سنت و یک حدیث از منابع شیعى نقل مىکنیم:
پیامبر خدا (ص) در حدیثى مىفرماید:
تُعْرَضُ (الأَعْمالُ) عَلَى الأَنْبِیاء وَ الآباء وَ الامَّهات یَوْم الْجُمْعَه، فَیَفْرَحُونَ بِحَسَناتِهِم وَ تَزْدادُ وُجُوهُهُم بَیاضاً وَ إِشْراقاً، فَاتَّقُوا اللهَ وَ لاتُؤْذُوا مَوْتاکُم.[۴]
اعمال بر پیامبران و پدران و مادران در روز جمعه عرضه مىشود و به خاطر اعمال پسندیده [شما] آنان خوشحال مىشوند و بر سفیدى و درخشندگى چهره هایشان افزوده مىشود. پس از خدا پروا کنید و مردگان خود را (با انجام گناه][))) ) نیازارید.
مرحوم کلینى در کافى از امیرالمؤمنین (ع) روایت مىکند:
زُورُوا مَوْتاکُمْ فَانَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیارَتِکُمْ وَلْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حاجَتَه عِنْدَ قَبْرِ أَبیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ امِّهِ بِما یَدْعُو لَهُما.[۵]
درگذشتگان خود را زیارت کنید. به درستىکه آنان از این عمل خوشحال مىشوند و همراه با دعا براى آنان هر یک از شما حاجت هاى خود را نزد قبر والدین از آنها بخواهد.
۷. خاک برداشتن از قبرستانها از نظر ما نیز امرى بیهوده و ناپسند است مگر نسبت به تربت سیدالشهداء (ع) که حساب جداگانهاى دارد. خاک برداشتن از قبرستان هر چند بیهوده و ناپسند است و ربطى به شریعت ندارد ولى شرک شمردن آن نامعقول است؛ زیرا خاک برداشتن فرد عامى از قبرستان به این معنى نیست که آن خاک یا صاحب قبر را خدا بداند. با این حال اگر یکى از عوام کار ناپسندى انجام داد نباید آن را منسوب به آیین و مذهب آنها کرد.
۸. هیچ یک از پیروان اهلبیت (علیهم السلام) از ائمه مدفون در بقیع طلب مغفرت نمىکند. بلکه آنها را بین خود و خداوند واسطه قرار مى دهند تا خداوند به آبروى آنها از گناهانشان درگذرد.
۹. آوردن بیمار در کنار قبور هر چند عملًا چنین کارى رخ نمىدهد در واقع نوعى وسیله قرار دادن اولیاى خدا براى برآورده شدن حاجت و رفع مشکل است که در بحث توسل به اولیاى خدا از نظر گذراندیم و در کتابهاى مستقل نیز پاسخهاى مفصّلى به آنها داده شده است.[۶]
۱۰. همانطور که اشاره شد بر حسب آموزه هاى اهلبیت (علیهم السلام) حساب تربت سیدالشهداء (ع) از سایر خاکها جدا است. در این مورد امام صادق (ع) مىفرماید:
فِى طِینِ قَبْرِ الْحُسین (ع) شِفاءٌمِنْ کُلِّ داءٍ وَ هُوَ الدَّواءُالأَکْبَر.[۷]
در خاک قبر امام حسین (ع) درمان هر دردى وجود دارد و آن همان داروى بزرگ است.
ایشان همچنین مىفرماید:
إِنَّ السُّجُودَ عَلى تُرْبَهِ أَبِىعَبْدِالله (ع) یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَبْعَ.[۸]
سجده بر تربت امام حسین (ع) حجابهاى هفتگانه را مى شکافد.
مراجعه شود به کتاب : پندارها و پاسخها (پاسخ به آنچه وهابیون در بقیع میگویند)، ص: ۳۱
[۱]– صحیح بخارى، ج ۲، ص ۱۰۱
[۲]– عبدالرحمان الجزیرى، الفقه علىالمذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۲۸۷
[۴]– کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۶۹
[۵]– الکافى، ج ۳، ص ۲۲۹.
[۶]– کشف الارتیاب و آیین وهابیت و ….
[۷]– محمد بن على بن بابویه قمى، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۹۹
[۸]– محمد بن حسن حرّ عاملى، وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۳۶۶.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی حج